آیا هنوز وقت آن نرسیده که با خدا آشتی کنیم ؟

ن : ف م

عجز شيطان در فريب پنج طايفه


شيطان گفته است كه من از فريب دادن پنج طايفه عاجزم، غير از اين پنج طايفه بقيه مردم در اختيار من هستند.

اول: كسى كه در همه كارهايش بر خدا توكل كند و به ريسمان الهى چنگ زند.

دوم: آن كه شب و روز ذكر و تسبيح خدا گويد.

سوم: بنده اى كه هر چه براي خود مي پسندد براي برادر مومن خود هم بپسندد.

چهارم: آن كه وقتى مصيبت و بلايى بر سرش آيد جزع و فزع نكند.

پنجم: كسى كه راضى به قضا و قدر الهى باشد و اندوه روزى نخورد.

 

امام صادق عليه السلام
بحار، ج 73، ص 351



:: موضوعات مرتبط: شیطان، داستــان،حـدیث،آیـــه ، ،


ن : ف م


مردي براي خواندن نماز صبح راهي مسجد شد،
در راه به زمين خورد و لباسهايش کثيف شد، او برخاست و به خانه برگشت، لباسهايش را عوض کرده و دوباره راهي خانه خدا شد . مجددا در همان نقطه به زمين خورد و بلافاصله به خانه برگشت و بار ديگر لباسهايش را عوض کرد و به سوي مسجد به راه افتاد .

در راه، با مردي که چراغي در دست داشت برخورد کرد . مرد چراغ به دست، به او گفت: من ديدم شما در راه مسجد دو بار به زمين افتاديد، از اين رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم .

مرد از او تشکر كرد و هر دو به سمت مسجد به راه افتادند . همين که به مسجد رسيدند، مرد چراغ به دست از رفتن به داخل مسجد خودداري كرد . مرد نمازگزار با تعجب پرسيد چرا وارد نمي شوي؟ مرد چراغ به دست پاسخ داد: من شيطان هستم . مرد نمازگزار با شنيدن اين جواب جا خورد و پرسيد پس چرا به من كمك كردي؟!

شيطان گفت: من تو را در راه مسجد ديدم و باعث زمين خوردنت شدم وقتي كه به خانه رفتي، خودت را تميز کردي و به مسجد برگشتي، خدا همه گناهانت را بخشيد . من براي بار دوم باعث زمين خوردنت شدم ولي باز به مسجد برگشتي، به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشيد . من ترسيدم که اگر يک بار ديگر باعث زمين خوردنت بشوم، آنگاه خدا، گناهان افراد دهکده تو را هم خواهد بخشيد . بنابراين، خواستم مراقبت باشم تا برايت اتفاقي نيفتد.

 



:: موضوعات مرتبط: نمـاز،شـاهراه ارتباط با خـدا، داستــان،حـدیث،آیـــه، شیطان، داستــان،حـدیث،آیـــه ، ،


ن : ف م

بازنشستگی شیطان

 

امروز ظهر شیطان را دیدم! نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت.

گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند.

شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!

گفتم: به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟

گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند . اینان را به شیطان چه نیاز است؟

شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که: همانا تو خود پدر منی.

 



:: موضوعات مرتبط: شیطان، داستــان،حـدیث،آیـــه ، ،
:: برچسب‌ها: درباره شیطان, شیطان, مطالبی درباره شیطان, بازنشستگی,


ن : ف م

تسلط شیطان

 

رسول خدا فرمود: زمانی موسی نشسته بود که ناگاه شیطان سوی او آمد در حالی که کلاه درازی به سر داشت . نزدیک او که رسید کلاه از سر برداشت و به موسی سلام کرد .

موسی گفت: تو کیستی؟
گفت: من شیطانم .

موسی گفت: شیطان تویی! خدا آواره ات کند .
گفت: من آمده ام به خاطر منزلتی که نزد خدا داری سلامت کنم .

موسی گفت: این کلاه چیست؟
گفت: به وسیله این کلاه دل آدمیزاد را می ربایم .

موسی گفت: به من خبر ده از گناهی که چون آدمیزاد مرتکب شود بر او مسلط می شوی؟
گفت: هنگامی که او از خودش خوشش آید و عملش را زیاد شمارد و گناهش را کوچک بشمارد بر او مسلط می شوم .

 



:: موضوعات مرتبط: شیطان، داستــان،حـدیث،آیـــه ، ،
:: برچسب‌ها: داستان زیبا, داستان شیطان و حضرت موسی, گناه, داستان,


ن : ف م

شکایت شیطان

روزى پيامبر اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و آله شيطان را ديد كه بسیار ضعيف و لاغر شده.

پیامبر از او پرسـيد: چرا به اين روز افتــــاده ‏اى؟

گفت: يا رسـول ‏الله از دسـت امـت تو رنـــج می برم و در زحــمت‏ بسـيار هســتم.

پيامبر فرمودند: مگر امت من با تو چه كرده ‏اند؟

گفت: امـت ‏شــما شش خصــلت دارند كه من تحمل دیدن این خصـــایص را ندارم.

اول؛ ابتداى هـــــر كارى «بسم الله الرحمن الرحيم‏» مى‏ گويند.

دوم؛ قبل از اینکه كارى انجام دهند «ان‏ شاء الله» مى ‏گويند.

سوم؛ تا نام شما را مى‏ شنوند «صلوات» مى‏ فرسـتند.

چهارم؛ هر وقت ‏به هم مى‏ رسند «سلام» مى ‏كنند.

پنجم؛با هـــم «مصــافحه» (دست دادن) مى ‏كنند.

ششم؛ از گناهــانشان «استغفار» مى ‏كنند.

كشـكول عباسي ص 135
لطيفه ها و داستانها ص 129
تفســـــير كشـــــاف زمخشـــري



:: موضوعات مرتبط: شیطان، داستــان،حـدیث،آیـــه ، ،
:: برچسب‌ها: داستان شیطان, داستان, خدا, پیامبر, صلوات, سلام, مصافحه, خدا,


صفحه قبل 1 صفحه بعد