آیا هنوز وقت آن نرسیده که با خدا آشتی کنیم ؟

ن : ف م

 

«خدا» به زبان‌های مختلف

فارسی عربی انگلیسی لاتین فرانسه عِبری مصر قدیم آلمانی یونانی سانسکریت سریانی اینکا کلدانی اسپانیایی
خدا ایزد الله God رئوس دی یو یَهُوِه آتون گوت تِئوس دیوا ایلو یایا نابو دِیوس

 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، ،
:: برچسب‌ها: نامهای خدا, خدا در زبانهای مختلف,


ن : ف م

 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

سه نفر هستند که از هر دری که بخواهند وارد بهشت می‌شوند:



1ـ کسی که خوش اخلاق باشد.

2ـ کسی که هم در خلوت و هم در حضور مردم از خدا بترسد.

3ـ کسی که جر و بحث را رها کند، حتی اگر حق با او باشد.

 



:: موضوعات مرتبط: زندگی دنیوی و اُخروی ومرگ، شعر،جمله زیبا ، ،


ن : ف م

شعر ولادت امام محمد باقر علیه السلام


سرچشمه ي تمامي انديشه هاي ناب
 
 
دانش پژوه مدرسه ي عشق بو تراب

اوصاف پاكتان چقدر بي نهايت است!
يك خط ز مدحتان شده موضوع صد كتاب

 شك كرده ايم! اهل زمين باشي اي عزيز
 اي جلوه ي جلال خدا در پس حجاب
 

 امشب دوباره حضرت خورشيد اهل بيت
از ماوراي فاصله ها بر دلم بتاب
 

 ما را دعا كنيد همين لحظه از بهشت
آقا دعايتان همه دم هست مستجاب
 

 اين چهره ي سياه مرا هم نگاه كن
شايد به ياد آوريم در صف حساب
 

 من از پل صراط جزا با نگاهتان
 مانند باد مي گذرم تند و پر شتاب

ساعي ترين مدرس آداب زندگي
شيوا سخن، مفسر آيات بندگي

 قله نشين دانش و دين، اي طلايه دار
كاوشگر رموز سماوات كردگار
 

 تيغ كلام نغز شما در مناظره
پِي كرده است مركب دجال روزگار

 هر كس كه خواست پيش شما قد علم كند
گشته ميان معركه ي بحث تارومار
 

 كوه بزرگ حادثه را بر زمين زدي
انگشت بر دهان شده اين چرخ كجمدار
 

 اين چه تواضعي ست امام فرشته ها!
داري به پاي خويش دو نعلين وصله دار
 

 آقا شما كه واسطه ي فيض عالميد
حيف است مانده ايد در اين شهر بي بها
  

 اي كاش سمت كشور ما هم مي آمدي
پس لا اقل به خانه ي قلبم قدم گذار
 

 اي خضر مست ميكده ي چشمه ي حيات
من تشنه ام‌‌ـ شبيه خودت ـ تشنه ي فرات
 

 آموزگار مبحث جغرافياي دين
استاد فقه و خارج دانش سراي دين
 

 دار و ندار زندگي ات را تو ريختي
تا آخرين دقايق عمرت به پاي دين
 

 از ابتداي كودكي ات خونجگر شدي
زخم زبان و طعنه شنيدي براي دين 

 با خشت خشت اشك نماز شب شما
مستحكم است تا به ابد پايه هاي دين
 

 اي يادگار كرب و بلا، زير كعب ني
سهمي عظيم داشته اي در بقاي دين
 

 ديدي سر بريده ي عباس را به ني
بر شانه ي كبود نهادي لواي دين
 

 از ناي زخم خورده تان مي رسد به گوش
در مجلس يزيد، صداي رساي دين

با اشك و آه، شعله به آيينه مي زدي
عمري به ياد كرببلا سينه مي زدي

وحید قاسمی



:: موضوعات مرتبط: شعــر، اشعــار مولودی، ،


ن : ف م

ماه مهمانی خدا مبارک باد


حلول ماه مبارک رمضان ماه ضيافت الهي مبارک باد.

 

بخت يارمان بود تا بتوانيم قدح ندامت خويش از زلال کرامت حق لبريز کنيم،

يک بار ديگر فرياد محراب کوفه را

و شکستن سکوت دهشتناک تاريخ را شاهد باشيم، ...

اما يادمان باشد، ساعت شني زندگي، هر لحظه در حال تهي شدن است،

يادمان باشد که بيمه عمر المثني ندارد .
 
پس چه چيز بهتر از اين که تن به نسيم رمضان بسپاريم

و خود را از برگ هاي خشک غفلت رها کنيم .




ن : ف م

 

چه کوتاه است فاصله میان

ظهر غدیر تا ظهر عاشورا ...

بالا رفتن دست علی (ع) و بالا رفتن سر حسین (ع) ...




ن : ف م

بابا دو بخش است ...

 

در مدرسه ی کربلا، کودکان به چشم خود دیدند که بابا دو بخــــش است:

بخشی در صحـــــرا ، بخشـــی بر بالایٍ نیــــزه ...

اما اینکـــه عمــــو چند بخش است را فقـط بــابـــا می دانــد ...

 




ن : ف م

نیایش


 

خدايا ! ببخش مرا ...

كه يك عمر عاشقانه هايم را خرج اين و آن كردم .

و به تو فقط يك مشت

خميازه ، كسلي و بي حوصلگي تحويل دادم .



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، گفتگوی خالق و مخلوق، ،
:: برچسب‌ها: نیایش, جملات زیبا درباره خدا, خدا, درباره خدا,


ن : ف م

خدا هست هنوز ...

 

زندگــی بـاور می خواهــد

آن هـــم از جنس امیـــــــد

که اگر سختی راه، به تو یک سیلی زد

یک ندای قلبی به تو گوید که

خدا هست هنوز ...

 



:: موضوعات مرتبط: تـوکـل،تسـليم،امـيد،حکمت، شعر،جمله زیبا ، ،
:: برچسب‌ها: خدا, جملات زیبا درباره خدا, درباره خدا, جملات زیبا, جملات ناب,


ن : ف م

 

ساحل دلت را به خدا بسپار

خودش

قشنگ ترين قايق را برايت مي فرستد

 



:: موضوعات مرتبط: تـوکـل،تسـليم،امـيد،حکمت، شعر،جمله زیبا ، ،


ن : ف م

مهرباني خداوند

 

روايت کنند مردي را که، هفتاد سال يا صنم (نام بت) گفته بود، يکبار از زبانش اشتباهاً ياصمد «اي بي نياز» صدا برآمد خداوند توجهي به حال او نمود.

ملايکه عرض کردند خداوندا، اين مرد هفتاد سال يا صنم گفت: يکبار آنهم اشتباهاً نام تو را (ياصمد) به زبان آورد، او را قبول درگاهت نمودي!؟

خداوند فرمود: شما نمي دانيد که من هفتاد سال منتظر بودم تا بنده ام نام مرا صدا کند، حال که من را خوانده است شرط دوستي نيست که او را نپذيرم.



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، ،


ن : ف م

كم ترين سپاسگزاري





أدنَى الشُّكرِ رُؤيَةُ النِّعمَةِ مِنَ اللّه  مِن غَيرِ عِلَّةٍ يَتَعَلَّقُ القَلبُ بِها دُونَ اللّه عَزَّوَجَلَّ والرِّضا بِما اُعطىَ وألاّ تَعصيَهُ بِنِعمَتِهِ و تُخالِفَهُ بِشَى ءٍ مِن أمرِهِ ونَهيِهِ بِسَبَبِ نِعمَتِهِ؛

كم ترين سپاسگزارى، اينست كه انسان نعمت را مستقيما از خدا بداند و جز او علتى براى آن نداند و نيز به آنچه خداوند عطايش كرده، خرسند باشد و با نعمت او مرتكب گناه وى نشود و نعمت خدا را وسيله مخالفت با امر و نهى او قرار ندهد.



امام صادق عليه السلام



:: موضوعات مرتبط: شکر، داستــان،حـدیث،آیـــه، ،


ن : ف م

خدا مرهم تمام دردهاست

 

خــــــــدا مـرهــم تمــام دردهــاست؛

هر چه عمق خراش هاي وجودت بيشتر باشد؛

خدا براي پر کردن آن، بيشتر در وجودت جاي مي گيرد

 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، شعر،جمله زیبا ، ،


ن : ف م

عجز شيطان در فريب پنج طايفه


شيطان گفته است كه من از فريب دادن پنج طايفه عاجزم، غير از اين پنج طايفه بقيه مردم در اختيار من هستند.

اول: كسى كه در همه كارهايش بر خدا توكل كند و به ريسمان الهى چنگ زند.

دوم: آن كه شب و روز ذكر و تسبيح خدا گويد.

سوم: بنده اى كه هر چه براي خود مي پسندد براي برادر مومن خود هم بپسندد.

چهارم: آن كه وقتى مصيبت و بلايى بر سرش آيد جزع و فزع نكند.

پنجم: كسى كه راضى به قضا و قدر الهى باشد و اندوه روزى نخورد.

 

امام صادق عليه السلام
بحار، ج 73، ص 351



:: موضوعات مرتبط: شیطان، داستــان،حـدیث،آیـــه ، ،


ن : ف م

 

در نمـــــاز تـو خــدايا بـدنـم مي لــرزد

چون به لب نام تو آرم سخنم مي لرزد

يــادم از بــار گنـه آيد و سر منزل مرگ

وز غم اين ره بي توشـه تنم مي لرزد

 



:: موضوعات مرتبط: نمـاز،شـاهراه ارتباط با خـدا، شعر،جمله زیبا ، ،


ن : ف م

خداي مهربانم، دوستت دارم ...

گفتم: خدايا؛ در زندگانيم دقايقي بود که هوس مي کردم سر سنگينم را که پر از دغدغة ديروز بود و هراس فردا، بر شانه هاي صبورت بگذارم، آرام برايت بگويم و بگريم، در آن لحظات شانه هاي تو کجا بود؟

گفت:عزيزترينم، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگي، بلکه در تمام لحظاتي كه بر من تکيه کرده بودي، من آني خود را از تو دريغ نکرده ام …

گفتم: پس چرا راضي شدي من براي آن همه دلتنگي، اينگونه زار بگريم؟

گفت: عزيز من، اشک تنها قطره اي است که قبل از آنکه فرود آيد عروج مي کند، اشکهايت به من رسيد و من يکي يکي بر زنگارهاي روحت ريختم تا باز هم از جنس نور باشي و از حوالي آسمان ...

گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگي بود که بر سر راهم گذاشتي؟

گفت: بارها صدايت کردم، آرام گفتم از اين راه نرو که به جايي نمي رسي، تو هرگز گوش نکردي و آن سنگ بزرگ، فرياد بلند من بود که از اين راه نرو که به ناکجا آباد هم نخواهي رسيد.

گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتي؟

گفت: روزيت دادم تا صدايم کني، چيزي نگفتي، پناهت دادم تا صدايم کني، چيزي نگفتي، مي خواستم برايم بگويي و حرف بزني، آخر تو بنده ي من بودي چاره اي نبود جز نزول درد که تنها اينگونه شد تو صدايم کردي ...

گفتم: پس چرا همان بار اول که صدايت کردم درد را از دلم نراندي؟

گفت: اول بار که گفتي خدا، آن چنان به شوق آمدم که حيفم آمد بار دگر خدا گفتن تو را نشنوم، تو باز گفتي خدا و من مشتاق تر براي شنيدن خدايي ديگر، من مي دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرار نمي کني وگرنه همان بار اول شفايت مي دادم ...

گفتم: خداي مهربانم، دوست دارمت …

گفت: عزيز تر از هر چه هست، من دوست تر دارمت ...



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، گفتگوی خالق و مخلوق، ،


ن : ف م

خواب ديدم، خواب اينكه مرده ام

خواب ديدم، خواب اينكه مرده ام
خواب دیدم خسته و افسرده ام

روی من خروارها از خاک بود
وای قبر من چه وحشتناک بود

تا میان گور رفتم دل گرفت
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت

آمدند از راه نزدم دو ملک
تیره شد در پیش چشمانم فلک

یک ملک گفتا بگو نام تو چیست
آن یکی فریاد زد رب تو کیست

در میان عمر خود کن جستجو
کارهای نیک و زشتت را بگو

دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود
دست و پایم بسته در زنجیر بود

ناگهان الطاف حق آغاز شد
از جنان درهای رحمت باز شد

مردی آمد از تبار آسمان
نور پیشانیش فوق کهکشان

چشمهایش زندگانی می سرود
درد را از قلب آدم می زدود

بر سرش دستار سبزی بسته بود
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود

صاحب روز قیامت آمده
گویی از بهر شفاعت آمده

سوی من آمد مرا شرمنده کرد
 مهربانانه به رویم خنده کرد

گفت آزادش کنید این بنده را
خانه آبادش کنید این بنده را

اینکه اینجا این چنین تنها شده
کام او با تربت من وا شده

مادرش او را به عشقم زاده است
گریه کرده بعد شیرش داده است

بارها بر من محبت کرده است
سینه اش را وقف هیئت کرده است

سینه چاک آل زهرا بوده است
چای ریز مجلس ما بوده است

خویش را در سوز عشقم آب کرد
عکس من را بر دل خود قاب کرد

اسم من راز و نیازش بوده است
خاک من مهر نمازش بوده است

بارها لعن امیه کرده است
خویش را نذر رقیه کرده است

تا که دنیا بوده از من دم زده
او غذای روضه ام را هم زده

حرمت من را به دنیا پاس داشت
ارتباطی تنگ با عباس داشت

گریه کرده چون برای اکبرم
با خود او را نزد زهرا می برم

هرچه باشد او برایم بنده است
او بسوزد صاحبش شرمنده است

در قیامت عطر و بویش می دهم
پیش مردم آبرویش می دهم

باز بالاتر به روز سرنوشت
می شود همسایه من در بهشت

آری آری هرکه پا بست من است
نامه ی اعمال او دست من است

امیرحسین میرحسینی



:: موضوعات مرتبط: شعــر، زندگی دنیوی و اُخروی ومرگ، ،


ن : ف م


يافته هايت را با باخته هايت مقايسه کن؛

اگر خدا را يافتي، هر چه باختي مهم نيست ...

 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، شعر،جمله زیبا ، ،


ن : ف م

خاکم کنید در حرم کربلا حسین


از لحظه ای که با تو شدم آشنا حسین

احساس می کنم که شدم از شما
حسین

وقت تولّدم که مؤذّن مرا گرفت
در گوش من به جای اذان گفت: یا حسین

آسوده خاطرم ز عذاب و فشار قبر
آنجا حساب آن دو ملک هست با حسین

رغبت نمی کنم که روم جای دیگری
وقتی که هست نزد تو دارالشّفا حسین

هر کس برای ماتم تو گریه می کند
باشد به زیر پرچم خیرالنسا حسین

هر کس که خرج کرده خودش را برای تو
ترسی ندارد از غم روز جزا حسین

دارم امید این که شما بعد مردنم
خاکم کنید در حرم کربلا حسین

نزدیک یازده شب است آقا گذشته است
امّا نددیده ام رخ صاحب عزا حسین

امشب بیا دعا بنما منتقم رسد
تا که شوم ز مهر تو حاجت روا حسین

محمد فردوسي

http://mahdivahidi.loxblog.ir



:: موضوعات مرتبط: شعــر، اشعارشهادت ائمّه(ع)، ،


ن : ف م

باید اهل محاسبه باشیم


ما باید اهل محاسبه باشیم، هر چند اهل توبه نباشیم،

خود محاسبه مطلوب است

اگر بدانیم فلان روز حسینـى و فلان روز یزیدى هستیم،

بهتر از اینست که اصلاً ندانیم یزیدى هستیم یا حسینى

بـايـد اهـل محـاسبه باشيم

به اين اميد كه ممكنست سرانجام روزى به خود بیاییم

و بـخــواهیم تــوبـــــه کنیـم


آیت الله بهجت



:: موضوعات مرتبط: اخــلاق، ،


ن : ف م

 

خـــداي من؛

دست هاي تـــو که مالِ من باشند

کسي مرا دستِ کم نخواهد گرفت ...

 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، گفتگوی خالق و مخلوق، ،


ن : ف م

طفل سه ساله اي كه دگر سالخورده بود

از نيمه شب گذشته و خوابش نبرده بود
طفل سه ساله اي كه  دگر سالخورده بود

در گوشه ي خرابه، به جاي ستاره ها
تا صبح، زخم هاي تنش را، شمرده بود

از ضعف، ناي پا شدن از جاي خود نداشت
آخر سه روز بود، كه چيزي نخورده بود

با دست هاي كوچكش، آرام و بي صدا
از فرط درد، بازوي خود را فشرده بود

اين نيمه جان مانده هم از لطف زينب است
ورنه هزار مرتبه در راه مرده بود

محسن عرب خالقي

http://mahdivahidi.loxblog.com



:: موضوعات مرتبط: شعــر، اشعارشهادت ائمّه(ع)، ،


ن : ف م


مردي براي خواندن نماز صبح راهي مسجد شد،
در راه به زمين خورد و لباسهايش کثيف شد، او برخاست و به خانه برگشت، لباسهايش را عوض کرده و دوباره راهي خانه خدا شد . مجددا در همان نقطه به زمين خورد و بلافاصله به خانه برگشت و بار ديگر لباسهايش را عوض کرد و به سوي مسجد به راه افتاد .

در راه، با مردي که چراغي در دست داشت برخورد کرد . مرد چراغ به دست، به او گفت: من ديدم شما در راه مسجد دو بار به زمين افتاديد، از اين رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم .

مرد از او تشکر كرد و هر دو به سمت مسجد به راه افتادند . همين که به مسجد رسيدند، مرد چراغ به دست از رفتن به داخل مسجد خودداري كرد . مرد نمازگزار با تعجب پرسيد چرا وارد نمي شوي؟ مرد چراغ به دست پاسخ داد: من شيطان هستم . مرد نمازگزار با شنيدن اين جواب جا خورد و پرسيد پس چرا به من كمك كردي؟!

شيطان گفت: من تو را در راه مسجد ديدم و باعث زمين خوردنت شدم وقتي كه به خانه رفتي، خودت را تميز کردي و به مسجد برگشتي، خدا همه گناهانت را بخشيد . من براي بار دوم باعث زمين خوردنت شدم ولي باز به مسجد برگشتي، به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشيد . من ترسيدم که اگر يک بار ديگر باعث زمين خوردنت بشوم، آنگاه خدا، گناهان افراد دهکده تو را هم خواهد بخشيد . بنابراين، خواستم مراقبت باشم تا برايت اتفاقي نيفتد.

 



:: موضوعات مرتبط: نمـاز،شـاهراه ارتباط با خـدا، داستــان،حـدیث،آیـــه، شیطان، داستــان،حـدیث،آیـــه ، ،


ن : ف م

زندگي چقدر کوتاه است

 

وقتي به دنيا مي آييم، در گوشمان اذان مي گويند

و وقتي مي ميريم، برايمان نماز مي خوانند

زندگي چقدر کوتاه است

فاصله ي بين اذان تا نماز

 



:: موضوعات مرتبط: زندگی دنیوی و اُخروی ومرگ، شعر،جمله زیبا ، ،


ن : ف م

ز خجالت چه كنم؟!

 

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه مي بخشد

گيرم که ببخشد ز خجالت چه کنم

 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، شعر،جمله زیبا ، ،


ن : ف م

خدایا دستمو بگیر ...

 

روي هر پله اي که باشي خدا يک پله بالاتر از توست

نه به خاطر اين که خداست

به خاطر اين که دست تو رو بگيره

 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، شعر،جمله زیبا ، ،


ن : ف م

سلام بر تو يا علي كه جان جان عالمي


نزول رحمت خدا به دامن كوير شد     علي علي علي بگو كه موسم غدير شد

امام كشور ازل الي الابد امير شد     به كبريا سفير شد به مصطفي وزير شد

مــحب او عـــزیـز شـد عـدوی او حـقـیـر شـد
به قلب این نشاط ها به چشم اوست خـارهـا

مبارك است بر همه نزول رحمت خدا     كمال يافت دين حق به نام حجت خدا
ولايت علي بود تمام نعمت خدا     اطاعت علي بود قرين طاعت خدا


محبت عـلی بـود هـمان محبت خدا
خزان باغ دل شود به مهر او بهارها

مـراسم غـدیـر را خـدا گـرفـته در زمـین      به اشرف پـیامبـران خطاب می کند چنیـن
که ای رسول کبریا علیست برتو جانشین     علیست پیر انبیا عـلی است میر مومنـیـن

علی بود مــدار حـق عـلـی بـود قـرار دین
علی است شهریار کل به کل شهریارها

مـقـام کـل انـبـیـا مــقـام نـیـست بی علی     قیـام خـیـل قائمین قـیــام نیست بی عـلی
در آسمان و در زمین نظام نیست بی علی      بـنـــای مـحکم تـو را قــوام نیست بی علی

رسالت تو نزد ما تمام نیست بی علی
کمال دین عــلی بود به عـمـر روزگارها

چو بر نـبـی خطاب شد کلام حی ذوالمنن      سـتاد بيـن مـسـلمین چـنانکه مه در انجمن
گرفت جان خویش را به روی دسـت خویشتن   به خطـبه ای بلیغ تر ز حـد معجـز سخن

چنان به وصف مرتضی فشاند گوهر از دهن
کـه هـــوش بـرد از سـر طـوایــف و تـبـارهــا

الا همه موالیان چه انــتــهـا چـه ابـتـدا       شوید گوش سر بسر رسول می دهد ندا
که بر تمام خلق ها رسیده حکم از خدا     هر آنکه را منم نبی علی بر اوست مقتدا

علی است رهبر همه علی است مشعل هدي
علی است آنـکه حـق از او گـرفـتـه اقـتـدارهــا

عــلیست آنکه کعبه شـد مــزین از ولادتش     علیسـت آنکه هر نبی بود به او ارادتش
علیست آنکه هر وصی بود از او سعادتش     علیست آنکه یافت جان عبادت از عبادتش

علی است آنکه بر همه عیان بود سیادتش
عــلی اسـت مـیـر و فــاتـح تمام کــارزارهــا

به ذات حی لم یزل سفیر نیست جز علی     به من که خود پیمبرم وزیر نیست جز علی
به مومنات و مومنین امیر نـیـست جز علی      صــراط مستقیم را مـسیر نیست جز عـلی

به سّر هو به راز حق خبیر نیست جز علی
عـلیست واقـف از ازل ز رمـز و راز کارهـا

علیست آنکه بدر شد به حمله ای مسخرش     عليست آنكه  در احد ستود حی داورش
عليست آنكه عمرو شد جدا به تيغ او سرش    علی که فخر مي كند خدا به فتح خيبرش

خوشا کسی که این علی بود امام و رهبرش
کـه اوسـت در صـف جــزا قسیم نور و نـارهــا

سـلام بـر تـو یــا علی که جانِ جانِ عالمی      تــو عـبـد ذات خــالقی تو خــالق مـجسمی
تو هم خطاب مبرمی تو هم کتاب مـحـکمی     تو عین و لام و یاء نه ، تو کل اسم اعظـمی

تو صاحب اختیار حق به حق حق مسلمی
بود به دسـتـت از خــدا تـمــام اخـتـیـارهــا

تـو از تمام انبیا به غـیـر مـصـطفی سری     تو بحر فضل را دُری تو شهر علم را دری
تــو از رسـل فــراتــری تــو با نبی برادری      تو جانشین احمدی تو بر صحابه سروری

تو مقتدا تو رهنما تو مرتضی تو حیدری
خــدا را رسول را بـه تـوست افتخارهـا

علوم دهر، حرفی از روایت تو یا علی      نجوم چرخ جلوه ای ز آیت تـو یـا علی
وجود، ظرف کوچک عنایت تـو یا علی     کـتـاب پنج انـبـیا حکایت تو یــا عــلی

بس است کل خلق را ولایت تو یا علی
که مـیـکند جحیم را چــو قلب لاله زارها

مـنـم که بــا ثــنـای تــو چـکامـه آفــریـده ام       هر آنچه گفتم از ازل خود از شما شنیده ام
به مهر تـو کـشیده ام اگـر نفس کشیده ام      هماره بوده مدح تو مرام و مـشـی و ایده ام

اگر بود به هر نفس هزارها قصیده ام
فضایل تــو را یــکـی نـگفتم از هزارهــا

مـنـم مــدیـحه خــوان تـو بـیان محکمم بده      ز یک شراره ی غـمت نشــاط عـالـمـم بده
کلیم کن زبــان گـشا مسیح کن دمم بـده      به سینه آتشم فشان به دیده زمزمم بده

چـو مـیـثـم تو گشته ام زبــان مـیـثـمـم بده
خوشم که این زبان مرا، کشد به اوج دارها

استاد سازگار



:: موضوعات مرتبط: شعــر، اشعــار مولودی، ،


ن : ف م

شكر نعمت، نعمتت افزون كند

 

در بني اسرائيل مردي بود که شبي در خواب ديد که به او گفته شد نصف عمرت در وسعت رزق و روزي هستي، انتخاب کن نصف اول عمرت باشد يا نصف آخر؟ مرد گفت: نصف اول آن باشد.

آنگاه دنيا به او روي آورد و هر وقت خداوند به او نعمتي مي داد، صدقه مي داد، شکر مي کرد و بخشش مي نمود و به بيچارگان كمك مي كرد . تا اينکه شبي در خواب ديد که به او گفتند: نصف عمرت که بايد در رفاه باشي تمام شد.

مرد گفت: خداوند  به من نعمت داد و من شکر کردم  و خدا وعده داده که اگر شکر نعمت کنيد نعمت شما زياد مي شود.

به او گفته شد: درست است تو نصف ديگر عمرت را نيز در رفاه خواهي بود زيرا که شکر نعمت کردي.

 

روايتي از حضرت امام رضا عليه السلام
مشکاة الانوار ، ص 45




:: موضوعات مرتبط: شکر، داستــان،حـدیث،آیـــه، ،


ن : ف م

خدایا دوستت دارم

 

خــدایا دوستت دارم، واسه هـر چی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که، ازم حالم رو پرسیدی

بـازم چشمامو می بندم، که خوبی هاتو بشمـارم
نمی تـونـم فقط مـی گـم، خـــــدایـا دوستت دارم

تو دیدی من خطا کردم، دلـم گم شـد دعــا کــردم
کمک کن تا نفس مـونـده، بـه آغوش تـو بــرگـــردم

تو حتی از خودم بهتر، غریبی هامو می شناسی
نمی خـوام چتـر دنیـا رو، که تو بـارون احسـاسي

 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، شعر،جمله زیبا ، ،
:: برچسب‌ها: شعر زیبا, شعر, خدایا, خدایا دوستت دارم, شعر خدا, درباره خدا,


ن : ف م

نشانه های مومن از نگاه امام علی علیه السلام (قسمت سوم)


شرمش بر شهوتش برتري دارد و دوستيش بر حسدش و گذشتش بر كينه اش ، جز سخن درست نگويد و جز لباس اقتصاد نپوشد ، با تواضع راه رود و در اطاعت پروردگارش خاضع باشد ، در همه احوال از خدا راضي است ، نيتش خالص است و اعمالش بي غش و نيرنگ بازي ، نگاهش عبرت است و سكوتش فكرت و سخنش حكمت ، خير خواه و بخشنده و برادر است ، در نهان و آشكار نصيحت كند ، از برادرش دوري نكند و غيبت ننمايد و با او مكر نورزد.

بر آنچه از دستش رفته افسوس نخورد و بر مصيبتي كه به او رسيده اندوهگين نشود ، توقع بيجا ندارد و هنگام سختي سست نشود ، در زمان خوشي مست نگردد ، بردباري را با دانش آميزد و عقل را با صبر ، تنبلي را از او دور بيني و نشاطش را پيوسته ، آرزويش نزديك و لغزشش كم است ، منتظر مرگ است و دلش خاشع ، به ياد خداست و نفسش قانع و جهلش زدوده و كارش آسان است ، براي گناهش غمگين است و شهوتش مرده و خشمش فرو خورده و خلقش نا آلوده ، همسايه اش از او آسوده است و بر سر خود پسندي نيست ، به آنچه برايش مقدر شده قانع است ، بردباريش متين و كارش محكم و تفكرش بسيار است.

با مردم در آميزد كه دانا شود و سكوت كند كه سالم ماند و بپرسد كه بفهمد و تجارت كند كه سود برد ، گوش دادنش به سخن خوب براي باليدن به ديگران نيست ( پست حساس را نپذيرد كه آن را وسيله گناه و زشت كاري سازد ) و سخن گفتنش براي زورگويي به ديگران نيست ، خودش از خويش در زحمت است و مردم از او در راحت ، خودش را براي آخرتش به زحمت افكنده و مردم را از شر و آزار خود راحت ساخته ، اگر بر او ستمي شود صبر كند تا خدا برايش انتقام گيرد ، دوريش از هركه دوري مي كند بغض و كناره گيري از آلودگي است و نزديكي اش به هر كه نزديك ميشود ملايمت و مهرباني است ، دوريش براي خود پسندي و بزرگ فروشي نيست و نزديكي اش براي فريب ونيرنگ نيست بلكه از پيشينيان اهل خير پيروي كند و خود پيشواي نيكان پس از خود باشد.



:: موضوعات مرتبط: اخــلاق، اخلاق الهی و پسندیده، ،


ن : ف م

نشانه های مومن از نگاه امام علی علیه السلام (قسمت دوم)

 
مومن مي گويد و به كار مي بندد ، دانشمند است و دور انديش ، ناسزا نگويد و سبكي نكند و صله رحم كند ، بخشش كند بدون اسراف ، نيرنگ باز و حيله گر نيست ، پيگير عيب كسي نباشد و بر هيچكس ستم نكند ، با مردم ملايمت دارد و ( براي قضاء و حوائج آنها ) در روي زمين كوشش مي كند ، ياور ناتوانست و دادرس بيچاره ، پرده اي را ندرد و رازي را آشكار نسازد ، گرفتاريش زياد و شكايتش اندك است.

اگر خوبي بيند به ياد آورد و اگر بدي بيند نهان كند ، عيب را بپوشد و غيب نگهدار باشد ( آبروي مردم را در نبودشان نگهدارد ) ، از خطا در گذرد و از لغزش چشم پوشي كند ، به نصيحتي آگاه نشود كه آنرا رها كند و هيچ كج روي را اصلاح نكرده نگذارد ، امين است و باوفا و پرهيزكار و پاكدامن  و بي عيب و پسنديده ، نسبت به مردم عذر پذير است و از آنها به نيكي ياد مي كند و حسن ظن دارد و در نهان خود را ‌( و خود را به عيب ) متهم مي كند.

از روي فهم و دانش براي خدا دوست شود و با دورانديشي و تصميم براي خدا از مردم كناره گيرد ، شادماني نابخردش نسازد و خوشحالي بسيار عقلش را نبرد ، يادآور دانا باشد و معلم نادان ، كسي از او انتظار شر ندارد و از بلايش نترسد ( زيرا شر و بلا به كسي نرساند ) ، كار و كوشش هر كس را از خود خالص تر داند و نفس هر كس را از نفس خويش صالحتر شناسد ، عيب خود را مي داند و گرفتار غم خويش است ، جز به پروردگارش به چيزي اعتماد نكند ، براي خدا دوستي كند و در راه خدا جهاد نمايد تا از خوشنودي او پيروي كرده باشد ، خودش به خاطر خويش انتقام نگيرد ( بلكه انتقام را به خدا واگذارد ).

با فقرا بنشيند و با راستان راست باشد و اهل حق را ياري كند ، ياور خويشاوند است و پدر يتيم و شوهر بيوه زنان و مهربان به مستمندان ، در گرفتاري ها آرزوي او كشند و در سختي ها به او اميدوارند ، با نشاط است و خشرو ، نه عيبجو و ترش رو ، محكم است و فرو خورنده خشم ، خندان لب است و دقيق نظر و بسيار پرهيز ( ناداني نكند و در برابر ناداني ديگران بردباري ورزد ) بخل نكند و در برابر بخل ديگران صبر كند ، تعقل كند تا شرم ورزد و قناعت كند تا بي نياز گردد ...

 



:: موضوعات مرتبط: اخــلاق، اخلاق الهی و پسندیده، ،


ن : ف م

نشانه های مومن از نگاه امام علی علیه السلام (قسمت اول)


مومن همان انسان زیرك و باهوشی است كه شادیش بر چهره و اندوهش در دلش باشد ، فراخ دل تر از همه چیز و متواضعتر از همه كس است ، از هر نابودی گریزان و به سوی هر خوبی شتابانست ، كینه و حسد ندارد ، به مردم نمی پرد و دشنام نمی دهد ، عیبجو نیست و غیبت نمی كند ، گردن فرازی را نمی خواهد و شهرت را ناپسند شمرد ، اندوهش دراز و همتش بلند و خاموشیش بسیار است ، با وقار است و متذكر ، صابر است و شاكر ، از فقر خویش شادانست ، خوش خلق و نرم خوست ، با وفا و كم آزار است. 

اگر بخندد دهن ندرد و اگر خشم كند سبكسری نورزد ، خنده اش بر لبهاست و پرسشش برای دانستن و دوباره پرسیدنش برای فهمیدن ، دانشش بسیار و برباریش بزرگ و مهربانیش زیاد است ، بخل نورزد و شتاب نكند ، دلتنگی نكند و مستی ننماید ، در قضاوت خلاف حق نگوید و در علمش بیراه نرود ، از سنگ خارا محكمتر است و در كسب و كار از عسل شیرین تر ، نه حریص است و نه بی تاب و نه خشن و نه پر مدعی و نه متكلف و نه پر كنجكاو ( در امر دنیا ) ، نزاع كردنش نیكوست ، عادلست اگر خشم ورزد ، ملایمست اگر چیزی خواهد ، بی باك و پرده در و زور گو نیست ، دوستیش صمیمانه  و پیمانش محكم و در قرار داد باوفاست.

مهربان و بردبار و گمنام است ، از خدای عزوجل راضی و مخالف هوای نفس خویش است ، بزیر دستش درشتی نكند و در آنچه به او مربوط نیست وارد نشود ، یاور دین و حامی مومنین و پناه مسلمین است ، ستایش مردم از او گوشش را ندرد ( فریفته اش نسازد ) و طمع دلش را نخراشد ...


بر گرفته از سایت كانون گفتمان قرآن



:: موضوعات مرتبط: اخــلاق، اخلاق الهی و پسندیده، ،


ن : ف م

غروب شفق‏گون نهمین آفتاب ولایت را تسلیت عرض می‏کنم

 

دلی نسوخت برایت غریب جان دادی
ز مهر همسر خود، بی نصیب جان دادی

درون حجره ی در بسته ای غریبانه
شکسته بال چنان عندلیب جان دادی

به دست و پا زدنت اعتنا نمی کردند
میان شادی جمعی عجیب جان دادی

تو پاره پاره دل و دل شکسته و دل خون
دچار درد و غم و بی طبیب جان دادی

ز بس که خون دلت از دهان تو می ریخت
به یاد روضه ی شیب الخضیب جان دادی

به سینه می زدی و یا حسین می گفتی
به یاد قتلگه و بوی سیب جان دادی

 



:: موضوعات مرتبط: شعــر، اشعارشهادت ائمّه(ع)، ،


ن : ف م

به خلقم چه نیاز

 

تا خدا بنده نواز است

بـه خلقـم چـه نـيـــاز

مي کشم ناز يکي تا به همه ناز کنم

 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، شعر،جمله زیبا ، ،


ن : ف م

از ته دل خدا را شكر كنيم ...

روی نیمکت پارک نشسته بود و به لباسهای کهنه فرزندش و تفاوت او با بچه های دیگر نگاه می کرد، ماشین گران قیمتی جلوي  پارک ایستاد و مرد بسيار شیک پوشی از آن پیاده شد و با احترام در ماشین را برای همسرش که پسرکی در آغوش داشت بـاز کـرد.
با حسرت به آنها نگاه کرد و از ته دل آه کشید.
آنها کودک را روی تاب گذاشتند.
خدایا! چه می دید! پسرک عقب مانده ذهنی بود.
با نگاه به جستجوی فرزندش پرداخت، او را ديد که با شادی از سـرسـره بالا می رفت .

چشمانش را بست و از ته دل خدا را شکر کرد.



:: موضوعات مرتبط: شکر، داستــان،حـدیث،آیـــه، ،


ن : ف م

مناجات فرمانبرداران خدا

 

... خدايا طاعتت را بر ما الهام کن و از نافرمانيت ما را دور کن و آسان کن بر ما راه رسيدن به آنچه موجب خوشنودى تو است .

خدايا ما را در کشتى هاى نجاتت جاى ده و از لذت مناجاتت بهره مند ساز و شيرينى دوستى و مقام قربت را به ما بچشان و جهد و کوشش ما را در راه طاعت خودت قرار ده و نيتهاى ما را در مورد کارهايى که برايت انجام دهيم خالص گردان، زيرا ما با تو و از آن توئيم و وسيله اى به درگاهت نداريم جز خودت .

خدايا ما را از برگزيدگان نيکوکارت قرار ده، آنان که به کارهاى نيک پيشى جسته و به سوى خيرات شتابان بوده و براى باقيات صالحات کار مى کنند و به رسيدن به درجات عالى و بلند کوشايند، براستى که تو بر هر چيز توانايى و به اجابت خواسته ام سزاوار، به رحمتت اى مهربانترين مهربانان .


گزيده اي از مناجان خمس عشر امام سجاد عليه السلام

 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، گفتگوی خالق و مخلوق، ،


ن : ف م

توكل كن

 

آرام باش

توکل کن

تفكر کن

سپس آستينها را بالا بزن

آنگاه دستان خداوند را مي بيني

که زودتر از تو دست به کار شده است


 سخناني زيبا از نهج البلاغه

 



:: موضوعات مرتبط: تـوکـل،تسـليم،امـيد،حکمت، داستــان،حـدیث،آیـــه، ،


ن : ف م

خدایا ...

 

خدايا ...!

گاهـي تو را بزرگ مي بينم و گاهـي کوچک،

اين تو نيستي که بزرگ مي شوي و کوچک

اين منم که گاهي نزديک مي شوم و گاه دور ...!

 



:: موضوعات مرتبط: یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، گفتگوی خالق و مخلوق، ،


ن : ف م

خداوند بیدار است

 

آنهايي که به بيداري خداوند اعتماد دارند،

راحت تر مي خوابند

 



:: موضوعات مرتبط: تـوکـل،تسـليم،امـيد،حکمت، شعر،جمله زیبا ، یاد خــدا،آرامش بخش دلهــا، شعر،جمله زیبا ، ،


ن : ف م

شعر ولادت امام رضا عليه السلام

 

زائری بارانی ام آقا بدادم می رسی؟

بی پناهم، خسته ام،تنها بدادم می رسی ؟


گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام

ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی ؟


ازکبوترها که می پرسم نشانم می دهند

گنبد و گلدسته هایت را به دادم می رسی ؟


من دخیل التماس را به چشمت بسته ام

هشتمین دردانه زهرا به دادم می رسی ؟

 



:: موضوعات مرتبط: شعــر، اشعــار مولودی، ،


ن : ف م

رضايت به رزق اندك

 

«مَنْ رَضِىَ عَنِ اللّهِ تَعالى بِالْقَليلِ مِنَ الرِّزْقِ
رَضِىَ اللّهُ مِنْهُ بِالْقَليلِ مِنَ الْعَمَلِ»


هر كس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد،

خداوند از عمل كم او راضى باشد.


امام رضا عليه السلام

 




صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 26 صفحه بعد